درنگ

فعلاً دور هم نشستیم داریم تاریخ می خونیم!

درنگ

فعلاً دور هم نشستیم داریم تاریخ می خونیم!

فصل پنجم : اصلاحات , شورش , انقلاب , کودتا

مقدمه  

نویسنده در این فصل به بررسی مهمترین و عمده ترین جنبش های ایران در بازه زمانی 1800 تا 1925 می پردازد. برای بررسی هر جنبش , علل اساسی آن و بازیگران اجتماعی عمده آن و پیامدهای آن دیده خواهد شد. همانطور که در فصل قبل دیدیم ساختار اجتماعی ایران با وجود سه وجه تولیدی (در انتهای دوره 4 وجه تولید) و طبقات و گروه های اجتماعی متعدد (و تاثیرگذار) ,پیچیدگی خاصی داشت که برای موفقیت هر جنبش یا حرکتی, اتحاد چند طبقه و گروه اجتماعی , گریزناپذیر است.

این اتحاد در برهه های مختلف تاریخی و در اکثر جنبش های اجتماعی دیده می شود و همین امر دلیل موفقیت های اولیه این حرکت هاست. اما این اتحادها و ائتلاف ها پس از پیروزی های اولیه به دلایل مختلف دچار شکاف و گسست می شد و همین ,منجر به محدود شدن موفقیت ها و یا شکست آن حرکت می گردید.

در فصل قبل دیدیم که ایران روندی در جهت ادغام شدن در نظام جهانی سرمایه داری را طی نمود و به نوعی به قدرتهای روس و بریتانیا وابسته گردید. از این روند برخی از طبقات و گروه های مختلف دچار ضرر و زیان شدند و بعضاً موجودیتشان به خطر افتاد و همین موضوع سبب ایجاد نوعی آگاهی طبقاتی گردید که این آگاهی های سیاسی و فرهنگی زمینه ساز اتحادها و ائتلافها و نهایتاً جنبش ها می شود.

عنوان این فصل , به نظرم هوشمندانه است و بیانگر سیکلی است که ما (تاریخ ما) همواره درحال طی نمودن آن هستیم. هرچند این عنوان برای این دوره درنظر گرفته شده است اما قابل تعمیم به دوره های بعد هم به نظر می رسد. در این دوره ما , تلاش های اصلاحگرانه عباس میرزا و قائم مقام و امیرکبیر و دیگران را می بینیم که همه به دلایل مختلف از جمله مقاومت برخی عناصر داخلی و نفوذ خارجی ها و ... به شکست می انجامد و راه را برای افزایش نارضایتی ها باز می کند که اثرش را در جنبش توده ای فراگیری چون جنبش تنباکو می بینیم که خود این تمرینی است برای کشمکشی طولانی تر که به انقلاب مشروطیت منتهی می شود, انقلابی که نهایتاً در اثر عواملی همچون: ورود قوای روسیه و دخالت های قدرت طلبانه بریتانیا,   قحطی و خشکسالی, شورش های محلی, ضعف دولت و... به کودتای رضاخان منتهی گردید.

تمرین : این سیکل را در ذهنتان برای دوره های بعدی مرور نمایید!